سکوت فریاد من است | ||
هنوز دلتنگم هنوز نیامده ای فریادت زدم صدایم را اهسته سکوت کردی به دنبالت امدم رگهایم را بریدی برای خندیدنت گریه کردم امانم ندادی بازهم دلتنگم دلتنگ سنگ دلیت چه زجری است روزی به تویی که ارزویم بودی خواهم گفت که تنهاییم به چه حدی رسیده و تو هنوز با دلم در اوجه تنهایی به سر میبری و نخواهی امد انچنان بر سکوی زمیان می ایستم و نیامدنت را فریاد میزنم تا رسواییت را همگان بدانند دیر بازیست مهمان خلوتم شده ای برگرد دلم [ چهارشنبه 89/10/1 ] [ 11:35 صبح ] [ زهره دهقان ]
[ نظرات () ]
|
||
[قالب وبلاگ : سیب تم] [Weblog Themes By : SibTheme.com] |