سکوت فریاد من است | ||
مهمان دلم گر خفته ام چند روزی تو ببخش امانم ده که دیگر راهی جز کویت ندارم هر روز من ان میکنم که تو نگفته ای و هر لحظه تو ان میکنی که ارام جانم میشوی دلهره دارم پای گریزم نیست صدای فریاد هر شبم را به هم میزند نجاتم ده اشکهایم نمیگزارد درست ببینمت تو مرا ببین ببین که چه تنگ است دلم چه درد است بر من با من بمان و صدایم باش ارام جانم باش و دیگر مرو ازمن تو برگشته ای در خانه تنهای دلم همانجا بمان اگر عالم را پر از نقش سیاه کردم تو همانجا بمان اگر بر دستانم مهر باطلی زدم تو همانجا بمان اگر کودکی را ازرده ام تو همانجا بمان و اگر و اگر و اگر تو هامانجا بمان و نجاتم ده امانم ده دلهره هایم را از میان بر دار که اشوب است دلم با من بمان ای تمنای حضور
[ یکشنبه 89/11/24 ] [ 5:51 عصر ] [ زهره دهقان ]
[ نظرات () ]
|
||
[قالب وبلاگ : سیب تم] [Weblog Themes By : SibTheme.com] |