سکوت فریاد من است | ||
سلام مهربون شاید این نوشتم اخرین نوشته وبلاگم باشه دقیق نمیدونم اما واسم دعا کنید به اون هدفی که دارم برسم دنباله یه ناشر خوبم که زیاد بهونه نگیره واسه شعرام این همه عیب نگیره میدونم داره خندت میگیره اما چه کنم تا کتابش نکنم دلم اروم نمیگیره به امیده فرداهایی بهتر و روشن تر برای همه شما
دلتنگیام قده این روزو شبامه قد وقتایی که نیستی قد این بیست و سه ساله قد ادم قد حوا قد تمومه وقتا قد روزایی که بی تو منو اشکام منو دردام منو بی خوابی شبهام پابه پای نبودنت تا صبح نشستیم من چه تنهام توی روزام قده این اسمونه که تنهاست قده ماه اونم همینجاست توی شبهام روبرومه مثل من اونم چه تنهاست انگاری رفته سفر همدمه حرفاش انگاری بر میگرده که بیداره مثل من تمومه وقتاش تو که نیستی اسمونم اینجوری گریش میگیره باورت نشه عزیزم ممکنه غصت بگیره دلتنگیام دیگه اندازه نداره لحظه های بی تو بودن دیگه هیچ وقت تمومی نداره با تو میمونم همیشه پا به پای رفتناتم پا به پای لحظه ای که توی تنهایی باهاتم بی مروت خدانگهدار نبر این قصه رو از یاد که یکی بود و یکی نیست بشه لالایی شبهات
[ پنج شنبه 90/1/18 ] [ 9:48 صبح ] [ زهره دهقان ]
[ نظرات () ]
|
||
[قالب وبلاگ : سیب تم] [Weblog Themes By : SibTheme.com] |