سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سکوت فریاد من است
 
قالب وبلاگ
لینک دوستان
پیوندهای روزانه
اهای خبر خبر دار نبر این قصه رو از یاد
میخوام تو سرزمین دلها برات بگم یک قصه
قصه ای که اومد نشون داد دردای دفن و پنهون
قصه ای که درازه واست شادی نمیسازه
میخوام برات قصه بگم یک قصه پر غصه بگم
میخوام که یار من باشی لحظه ای که دارم میگم
زیر گنبد کبود زیر سقف بلند اسمون طبق رسم و رسوم این زمون یکی بود یکی نبود
کی بود تو شهر قصم منو شکست با غصم
کی بود بالای عشقمو نشون گرفت با تیرش کی بود میگفت هر کی میخواد نباشه فقط ما با هم باشیم همیشه
اره اینو میگم به عنوان یک قصه تا حلقه گوشت شه نشی یکوقت بازیچه
یک روز اومد بهم گفت اهای مداد رنگی راست راسی خیلی قشنگی
یک روز دیگه بهم داد گلی از یک گلخونه گفت بگیر اینم همخونت
روزای بعدی رو واسم ساخته بود یک اسمون پر از ستاره رنگی
وای که دلم ازش پره به یاد اینه روزایه دلم ازش غم داره
یک روز اومد بهم گفت آهای مداد رنگی تویی که بهت میگفتم خیلی قشنگی
دفتر نقاشیمو پر کردم از مداد رنگی
دیگه لازم ندارم مداد به این قشنگی
وای که یهو دلم ریخت چه دردی تو قصم ریخت
اون که گذشت و رفتش من بودم و نقاشی
من مندم و یک دنیا خاطره های رنگی
اره بازم بهت میگم تو سرزمین قصه نشو واسه هیچ کسی یک جور مداد رنگی بلکه باهاش بازی کن نقاشیهاشو تو هی تا میتونی پاره کن


[ یکشنبه 89/8/16 ] [ 5:28 عصر ] [ زهره دهقان ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By SibTheme :.

درباره وبلاگ

سلام مهربون قبل از هر حرفی باید بگم خیلی خوشحال میشم از اینکه به وبلاگ من سر میزنید و منو از پیغامای قشنگتون شاد میکنید و نظر میدید-نوشته ها و شعرهای وبلاگ دست نوشته های خودم هستن امیدوارم که مورد پسنده شما باشه
موضوعات وب
آرشیو مطالب
امکانات وب


بازدید امروز: 3
بازدید دیروز: 4
کل بازدیدها: 101302